محمد صادق سمنانی معروف به رفعت سمنانی و متخلص به رفعت ، از شاعران دوران مشروطیت است که به سال ۱۲۶۱ خورشیدی در سمنان دیده به جهان گشود . رفعت سمنانی با عارف قزوینی ارتباط نزدیکی داشته است . رفعت سمنانی به زبان عربی مسلط و در علوم هیأت و جفر و رمل و فلسفه و حکمت نیز وارد بوده است . رفعت سمنانی پس از تحصیل در سمنان در آغاز جوانی به تهران رفت . رفعت سمنانی سفری به حج رفت و پس از سفر به حج در سلک دراویش نعمتاللهی سلطانشاهی درآمد و مدتها در گناباد از محضر سلطان علیشاه استفاده کرد . روزگاری نیز در نیشابور ، نهاوند و خراسان بهسر برد . رفعت سمنانی بیش از هر چیز به دیدار و مصاحبت با عرفا مایل بود ، به طوریکه در آثارش مشهود است در برخی کشورهای آسیایی و عربی به سیر و سیاحت پرداخت . رفعت سمنانی تا پایان عمر ، زندگی بیتلکف خود را رها نکرد و تا زنده بود مجرد زیست و همسری اختیار نکرد .
عشق تو می کشاندم شهر به شهر ، کو به کو مِهر تو می دواندم پهنه به پهنه ، سو به سو
سبک شعری رفعت سمنانی
رفعت در افکار ، قصیدهها و غزلها نوآور نبود ، همانطور که در
اشعار یکنواخت و یکسان دورهٔ قاجاریه و ابتدای مشروطیت ابتکار کم بود .
دکتر ذبیحالله صفا در مقدمهٔ دیوان اشعار رفعت سمنانی ، ضمن ستایش از برخی
از شعرها و تفکرات عارفانهٔ او ، به مواردی از خطاهای شاعر در کاربرد
واژهها و ایجاد ترکیبات درست اشاره کرده و دلیل آن را دور بودن رفعت
سمنانی از محیطهای رسمی و کلاسیک ادب دانسته است .
اشعار رفعت سمنانی ، در «نامهٔ سخنوران» تالیف اسداللّه ایزد گشسب ، ۴۵٬۰۰۰ بیت تخمین زده شده است . اما رفعت سمنانی در مقدمهای که بر کتاب «سرالاسرار» خویش نوشته ، آثار خود را ۵۰٬۰۰۰ بیت ذکر کرده است . بههرحال اکنون تنها حدود ۱۱٬۰۰۰ بیت از آثار او باقی مانده است . یعنی در حدود ۷٬۰۰۰ بیت در دیوان اشعار و ۶٬۰۰۰ بیت در سرالاسرار (تفسیر سوره یوسف) .
عشق تو می کشاندم شهر به شهر ، کو به کو
مِهر تو می دواندم پهنه به پهنه ، سو به سو
سیل سرشک و خون دل ، از دل و دیده شد روان
قطره به قطره ، شط به شط ، بحر به بحر ، جو به جو
بافته با محبّتم ، رشته ی تار و پود جــــــــان
تار به تار ، نخ به نخ ، رشته به رشته ، پو به پو
آنچه دل از فراق او کرد به من نمی کند
آتش هجر من به من ، آب وصال او به او
نیست جز او چو بنگری در صحف ولای من
آیه به آیه ،خط به خط ، صفحه به صفحه ، تو به تو
بود و نبود جز دلم در خم زلف او نهـــــــان
طرّه به طرّه خم به خم ، رشته به رشته ، مو به مو
رفعت و شرح عشق او ، تا ننهــــــــد نمی کند
سینه به سینه لب به لب ، چهره به چهره رو به رو
رفعت سمنانی سالهای آخر عمر را در تهران بهسر برد و در سال ۱۳۱۰ خورشیدی (مطابق با ۱۳۵۰ قمری) دیده از جهان فروبست و در محوطه آرامگاه شاهعبدالعظیم در شهر ری به خاک سپرده شد .