جنگ موته
و شهادت جعفربن ابی طالب- زیدبن حارثه - عبدالله بن رواحه
در
اوایل سال هشتم هجری که امنیت نسبی در بیشتر نقاط سرزمین حجاز حاکم شده
بود،پیامبر (ص)به فکر تبلیغ اسلام در نواحی مرزی شام افتاد و بر همین اساس،
حارث عمیر ازدی را با نامهای به سوی فرمانروای شام فرستاد ولی شرحبیل
که فرماندار سرزمینهای مرزی بود، حارث را در دهکده موته دستگیر و شهید
کرد؛ همزمان با این حادثه، گروه 15 نفرهای که از سوی پیامبر برای تبلیغ به
سرزمین ذات الطلوع رفته بودند نیز مورد تهاجم قرار گرفتند و جز یک نفر که
مجروح شد و به مدینه برگشت، همگی آنها به شهادت رسیدند.
به دنبال این حوادث، پیامبر اکرم فرمان جهاد صادر کرد و سه هزار نیروی مسلح جهت شرکت در جنگ، اعلام آمادگی کردند.
پیامبر فرمود :« به منطقهای که در آن سفیر اسلام را کشتهاند،
میروید؛ اگر اسلام آوردند که انتقام نمیگیرید وگرنه با آنان نبرد
میکنید. با راهبان و زنان و کودکان و پیران نیز کاری نداشته باشید.
فرمانده لشگر، پسر عمویم،جعفربن ابی طالب است و پس از او زیدبن حارثه و پس از او عبدالله بن رواحه .»
سپس لشگر اسلام را تا نقطه ثنیه الوداع
بدرقه کرد. لشگر به سمت دشمن حرکت کرد و در منطقه موته خیمه زد. جعفر بن
ابیطالب که نخستین فرمانده بود، لشگر را به واحدهای مختلف با فرماندهان
مختلف تقسیم کرد و خودش شجاعانه در میدان نبرد حاضر شد. جعفر وقتی در
محاصره دشمن قرار گرفت، اسب خود را پی کرد و شجاعانه به نبرد ادامه داد تا
دو دستش از بدن جدا شد و با تحمل بیش از 80 زخم در میدان نبرد به شهادت
رسید.
پس از شهادت وی، زید بن حارثه به میدان آمد و پرچم لشگر اسلام را به
دست گرفت و جنگید تا به شهادت رسید. پس از او نیز عبدالله بن رواحه که
سومین فرمانده منتخب پیامبر بود فرماندهی لشگر را بر عهده گرفت و جنگید تا
شهید شد. پس از شهادت سومین فرمانده، طبق دستور پیامبر، خود سپاهیان ثابت
بن اقرم را به فرماندهی انتخاب کردند ولی او نپذیرفت. مسلمانان خالدبن ولید
را برگزیدند و او با تدبیرش کاری کرد که دشمن از حمله مجدد به لشگر اسلام
خودداری کند. مسلمانان توانستند با استفاده از توقف جنگ از سوی رومیان و
آرامش میدان نبرد به سوی مدینه بازگردند.
بزرگترین پیروزی مسلمانان این بود که با تعدادی اندک توانستند در برابر
ارتش مسلح و نیرومند روم چندین روز ایستادگی و مقاومت کنند و سرانجام با
سربلندی به مدینه برگردند.
بووووووووووووووووووووووووووم ب ترکوندین با وبتون
اگه دوست داشتین افتخار بدین به منم سری بزنین.